انتخابات در جمهوری اسلامی!
شباهنگ راد شباهنگ راد

حدوداً یک‏سالی‏ست که از عمر دهمین دوره‏ی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران می‏گذرد و تا حدود زیادی پرده‏ها کنار زده شد و ماهیت واقعی انتخابات در ایران و افکار منادیان و مجریان سرمایه در اذهان عمومی آشکار گردید؛ آشکار شده است‏که رقییبان «احمدی‏نژاد» از چه نژاد و قماشی‏اند و از سر کدامین منافع با وی سر جنگ دارند؛ آشکار شده است‏که جنبش‏های اعتراضی حق طلبانه‏ی کارگران، زحمت‏کشان و خلق‏ها، سر سوزنی با "جنبش سبز" قرابتی ندارند و آشکار شده است‏که هر یک از آنان دارند از منش و متد واضح‏ای پیروی می‏نمایند؛ تا حدود بسیاز زیادی صف‏ها و انگیزه‏ی عناصر و جریانات بر ملا گردیده است و به تبع از آن‏ها روشن شده است‏که هر یک بنابه منفعت خودی، رنگ و پرچم خود را انتخاب نموده‏اند. این سیما و چهره را بدرستی می‏توان از هم تمیز داد و نشان داد که جنگ و دعواهای درونی نظام جمهوری اسلامی هیچ ربطی به جنگ و دعواهای میلیون‏ها انسان رنج‏دیده با حاکمان و مدافعین نظام‏های سرمایه‏داری ندارد.

 

تصورات بنادرستی وجود داشت مبنی بر این‏که می‏توان با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، نقشی ایفاء نمود و سران نظام را به "راه راست" هدایت نمود!! به قول خود می‏خواستند قانون ارتجاعی جمهوری اسلامی را دور بزنند و از این طریق به "آزادی" و "دموکراسی" دست یابند. می‏خواستند از شر "اقتدارگرایان" خلاصی یابند و با جای‏گزینی افرادی ار همان قماش، جامعه را به مسیر "عدالت اجتماعی" سوق دهند!! خوش‏خیالی عجیب و غریبی بر افکار حاکم گردیده بود و علی‏رغم مشاهده‏ی هزاران نقض آشکار حقوق اولیه‏ی انسان‏ها و سرکوب عنان گسیخته‏ی کارگران و زحمت‏کشان از جانب سران نظام و به تبع از آن‏ها، با به اثبات رسیدن تقلب‏های متفاوت انتخاباتی، باز هم تعداد بی‏شماری به پای صندوق‏های انتخاباتی ریاست جمهوری 88 رفتند تا از دخالت‏گری و تعیین سرنوشت خودی غافل نمانند!! برای هزارمین بار و یک‏بار دیگر و بر خلاف یاوه‏گوئی‏های سران نظام و "نادانان" خلق، آشکار شده است که، "میزان رأی مردم" نیست و نظام به سیاق همیشگی‏اش عنصر دل‏بخواه و مطلوب خود را از درون صندوق‏ها به بیرون خواهد کشید. تاکنون چنین بوده است و تا زمانی‏که نظام‏هایی هم‏چون نظام جمهوری اسلامی بر سر کاراند، داستانِ انتخاباتِ این‏چنینی از یک‏طرف و بی نقشی مردم در تعیین سرنوشت خودی از طرف دیگر هم ادامه خواهد داشت.

 

این‏ها حقایق درونی جامعه‏ی ایران را تشکیل می‏دهد و علی‏رغم بروز چنین اتفاقات روشنی، هستند و دارند می‏گویند که در ایران "تقلب بزرگ"ی صورت گرفته است و باید در برابر چنین تقلب‏هایی ایستادگی نمود و پایمال کنندگان آنرا به عقب راند؛ دارند می‏گویند رأی‏ها دزدیده شده است و باید در مقابل دزدان سر گردنه ایستادگی نمود؟! دارند با طرح چنین مواردی و از این‏دست موارد، صورت مسئله را غیر واقعی بخورد جامعه می‏دهند و آگاهانه مشاطه‏گران سرمایه دارند آب پاکی بر کارکردهای سی ساله‏ی رژیم جمهوری اسلامی می‏ریزند. آیا هیچ عقل سلیمی می‏تواند بخود بقبولاند که بحث نظام‏های سرمایه‏داری و بویژه نظام‏های تحت سلطه و وابسته‏ای هم‏چون نظام جمهوری اسلامی، فراتر ار زیر پا گذاشتن نظر و رأی مردم در تعیین رئیس جمهور منتخب خودی‏ست؟ مگر این نظام از دل مردم سر در آورده است که رئیس جمهور آن بخواهد با رأی مردم انتخاب گردد؟ مگر غربال شدن کاندیداها و سر در آوردن چهار تن از آنان و آن‏هم از میان صدها کاندیدای دیگر، با نظر و رأی مردم بوده است؟ مگر تاکنون به اثبات نرسیده است‏که برگزاری انتخابات سالم و سلامت با نظام جمهوری اسلامی قرابتی نیست و تقلب و ریا جزء سیاست‏ها و تاکتیک‏های روتین سران نظام است؟ مهمتر از همه‏ی این‏ها آیا نمونه‏ای را در جامعه‏ی ایران می‏توان سراغ داشت که مردم شاهد برگزاری انتخاباتی فارغ از تقلب بوده و رأی آنان به حساب آمده باشد؟

 

حقیقتاً که رسوائی انتخابات و غیر دمکراتیک بودن آنرا می‏توان در نظام‏های سرمایه‏داری به عینه مشاهده نمود. همه‏جا دارند حق مردم را پایمال می‏نمایند و همه‏جا دارند انتخابات را بر اساس منفعت سرمایه سمت‏و‏سو می‏دهند. واژه‏ی برسمیت شناختن حقوق اولیه‏ی مردمی در این مناسبات و نظام‏ها بی معناست و همواره معیار و ارزش‏های سرمایه، سوار بر معیار و ارزش‏های انسانی‏ست. بنابر این، انتظاری غیر از تقلب نیست. به دلیل این‏که پایه‏ی انتخابات در ابران بر این اساس چیده شده است و توهمی در این رابطه در کار نیست و عکس آن از عجایب به حساب خواهد آمد؛ به دلیل این‏که این نظام از دل مردم بیرون نی‏آمده است و قدرت‏مداران جهانی آنرا به توده‏های ستم‏دیده تحمیل نموده‏اند و حاکمان ایران هم تاکنون در خلاف رسم و رسوم تعیین شده به پیش نرفته‏اند.

 

رژیم جمهوری اسلامی به دهه‏ی چهارم خود پای گذاشته است و هیچ دوره‏ای را نمی‏توان از این نظام به نیکی یاد نمود. هیچ دوره‏ای را نمی‏توان سراغ داشت که سران نظام بخواهند در برابر خواسته‏های ابتدائی کارگران و زحمت‏کشان از خود متأنت و بردباری نشان دهند. همواره بر سرکوب و به بند کشیدن مخالفین اصرار داشتند و هم‏چنان و در همان مسیر در پیش‏اند. طرح و بیان محترم شمردن به حقوق مردم توسط سران حکومت پوچ و بیهوده است و اساساً مفاهیم و مضمون صحیح انتخابات در چنین سیستم‏هایی دفن شده است. چرا که این نظام علناً دارد دست‏مزد ناچیز کارگران را بالا می‏کشد و هر یک از سران نظام هم دارند بدروغ خود را حامی مردم جلوه می‏دهند. یکی دارد از سلامتی همه‏ی انتخابات و دیگری دارد از ناسالمی و "تقلب بزرگ" دهمین دوره‏ی انتخابات ریاست جمهوری سخن می‏گوید!! انتخاباتی که خشت‏اش بر اساس منافع‏ی سرمایه‏داران چیده شده است و رأی مردم ملاک نیست و کشاندن آنان به پای صندوق‏های رأی‏گیری چیزی جز تطهیر چهره‏ی نظام استثمارگر و سرکوب‏گر از اذهان عمومی نیست. خودی‏های‏شان و در کوران شدت‏یابی تضادهای درونی‏شان افشاء نموده‏اند که رأی‏ها را خریده‏اند تا جناح رقیب سرمایه را کنار زنند. از انتخابات دست‏چین و تعیین شده‏ی نمایندگان مجلس و شورای شهر و استانداری و غیره گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری، همه و همه نمایان‏گر ناسالمی انتخابات در نظام جمهوری اسلامی‏ست؛ نظامی که دارد تنها و تنها به اندیشه و آرمان طبقه‏ی سرمایه‏دار فکر می‏کند.

 

با این اوصاف تا زمانی‏که مدل کنونی یعنی مناسبات و روابط سرمایه‏داری بر جامعه‏ی ایران سیطره انداخته است، پایمال نمودن حق و حقوق مردمی و از جمله به حساب نیآوردن رأی آنان به امری طبیعی تلقی خواهد گردید. مشاهده و به اثبات رسیده است‏که ملاک سرمایه در تعیین نمایندگان دوره‏ای، در آرای مردمی نیست. به اثبات رسیده است که نظام بنابه مصالح و منفعت خودی و از میان نمایندگان دست‏چین شده، مطلوب‏ترین عنصر خود را به بیرون می‏کشد تا سکان و هدایت منافع‏ی طبقه‏ی سرمایه‏دار را بر عهده گیرد. روند تاکنونی انتخابات در ایران هم از چنین سیاستی پیروی نموده است و واضح است‏که تا زمانی‏ سرمایه بر تار و پود جامعه چنگ انداخته است، توده‏های ستم‏دیده شاهد هیچ‏گونه انتخابات سالم و عاری از تقلب و ریا نخواهند بود. تنها با مرگ نظام جمهوری و برقراری جامعه‏ای دمکراتیک و کمونیستی‏ست که انتخابات از سالمی و سلامتی کامل برخودار خواهند گردید.

21 خرداد 1389

11 ژوئن 2010


June 13th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی